loading...

مقالات مشاوره خانواده

بازدید : 2
يکشنبه 27 اسفند 1402 زمان : 12:51

درین مقاله با دقت به توصیه‌ های متخصصان، به استیناف تعریف‌و‌تمجید همدلی، گونه های روابط همدلانه، راههای وصال به همدلی و کسب به هماهنگ شدن با بقیه افراد می‌پردازیم.

صاحب و مالک نظران معتقدند، همدلی توانمندی است که وجود آن را از اولیه مشاوره خانواده در مشهد سال‌های معاش در طفل می‌قدرت روءیت کرد. از اول سال‌های معاش، اکثری از رفتارهای بچه حاکی از این حقیقت است که وی توانا به درک بقیه افراد است و میتواند با آن‌ها همدلی نماید. با وجود این اشخاص متفاوت از نگاه قدرت و تصمیم به همدلی کردن با دیگر افراد متعدد‌اند. تفاوت موجود در تمایل به همدلی در اشخاص متفاوت به نحوه تربیت خردسالان از جانب پدر و مادر در خانواده بستگی دارد. درصد قابل توجهی از رفتارهای همدلانه کودکان از روش تماشای نحوه عکس العمل نشانه دادن دور و بری ها در مقابل درماندگی سایر افراد صورت می گیرد. خردسالان با تقلید از آن چه که میبینند مجموعه رفتارهایی از برخورد‌های حاکی از همدلی را در خویش به وجود می آورند. از جهت دیگر ما شاهد این حقیقت هستیم که با بزرگتر شدن خردسالان و ورود آن ها به جامعه، قدرت همدلی در اشخاص کاهش می یابد و این یکی‌از بلندمرتبه ترین اشتباهات جامعه صنعتی هست. در جامعه ها مدرن به جهت ماشینی شدن معاش و کمتر قیمت دادن به پیوندها بین شخصی، دامنه پیوندها بین شخصی محدودتر گردیده و درین محدوده نیز هریک از ما آن قدر سرگرم مسایل فردی خود هستیم که فرصتی برای با هم بودن پیدا نمی‌کنیم. یا این که آن قدر پیوندها مرزبندی شده است که در هنگام وقوع ایرادات خواه به جهت احترام گذاردن به وقت بقیه افراد و خواه به جهت عدم اتکا حاصل از این فرهنگ وتمدن به خویش اذن نمی‌دهیم مسایل خویش را با دیگر افراد دربین بگذاریم. به این ترتیب روز آپدیت از معیار اقتدار همدلی ما با سایر افراد کمتر می گردد. اکنون که به نقش مالامال مداقه همدلی پی برده‌ایم ممکن است این پرسش در ذهنیت شما صورت بگیرد که همدلی چیست؟ و چه‌طور می‌توان این قدرت را در خویش رویش بخشید؟

تعریف و تمجید همدلی
همدلی نوع خاصی از دقت داشتن به بینش دیگری میباشد؛ به‌این مفهوم که «شخص از روش ادراک عکس العمل‌های عاطفی دیگرافراد، عکس العمل‌های عاطفی از خویش نشانه میدهد که به آن همدلی میگویند.» پژوهشگران معتقدند، همدلی دو جزء شناختی و یک جزء عاطفی داراست. اجزای شناختی همدلی عبارتند از توانگری در شناسایی و اسم گذاری حالات دیگران و توانگری در حدس زدن بینش فرد دیگر. جزء عاطفی آن عبارت هست از قدرت در نشانه دادن جواب عاطفی مطلوب به مراد برقراری روابط همدلانه.

شخص بایستی بتواند خویش را به مکان دیگر افراد بگذارد، کارها را از طریقه آن ها ببیند و از خویش بپرسد که در حالتی که اینجانب به مکان وی و در موقعیت وی بودم چه احساساتی داشتم؟ شرط موردنیاز برای اجرا اینگونه کاری خودآگاهی است. هنگامی شما خصوصیت‌ها، توفیق‌ها و ناکامی‌های خویش را شناختید آن‌ها‌را پذیرفتید و به خویش تحت عنوان یک «بشر ها پر ارزش» احترام گذاشتید، بعد می‌توانید بقیه افراد را با به عبارتی وضعیتی که می باشند با آحاد نقاط ضعف و قوت شان بپذیرید و به آنها احترام بگذارید.

از سایر موقعیت مایحتاج برای ساخت و ساز همدلی در بین اشخاص، اتکا متقابل می‌باشد، به عبارت دیگراعتماد متقابل زمانی به وجود می‌آید که طرفین مشغول در خصوص، نسبت به همدیگر یک دلی، آسایش و امنیت خیال و خاطر داشته باشند و این پشت گرمی نتیجه ها نمیشود مگر با آشنایی تفاوت‌های شخصی و احترام گذاردن به آن تفاوت‌های دربین شخصی و تأثیر آن در برقراری ارتباط ها همدلانه .

رابطه ها همدلانه
دانشمندان بر این باورند که دو برهان اساسی تفاوت‌های دربین شخصی، در بالا تفاوت در ساختار ژنتیکی اشخاص و آن‌گاه تفاوت در نزدیکی معاش آنها است.

هر شخص ساختار ژنتیکی خاص خویش را داراست و هر خانواده‌ای مدل، روش معاش، شیوه تربیتی اختصاصی به خویش را دارد. خانواده‌ها مبتنی بر طرز تربیتی متنوع، خردسالان متفاوتی تربیت می نمایند. گوشه و کنار مکتب، دوستان، همسالان هر کدام به سیرتکامل‌ای خاص در کیفیت پرورش شخصیت ما اثر می گذارند و تمدن حکم دهنده بر جامعه و طبقه اجتماعی خاصی که هر کدام از ما در آن قرار گرفته‌ایم خویش بر چه طور بودن و خصوصیت‌های روانی – اجتماعی ما اثر میگذارند.

گروه دست اندرکاران فوق از ما، شخصی منحصر به فرد می‌سازد که در بعضی مسئله‌ها و یا این که بعضا خصوصیت‌ها با دیگر افراد متفاوت باشیم و یا این که فی مابین ما مشابهت وجود داشته باشد. و در تعاملات شخصی خویش به نیکی به تفاوت‌های عمیق شخصی خویش با بشر ها یا این که اختلافات با گروهی دیگر پی میبریم.

نحوه نگرشی که ما نسبت به تفاوت‌های میان شخصی داریم، بر کیفیت واکنش ما با سایرافراد تاثیر می گذارد. بعضی اشخاص معتقدند که تفاوت‌ها مانعی بلندمرتبه بر راز شیوه ارتباط ها دوستانه میباشد و فکر‌میکنند در برقراری رابطه ها مجاورت با دیگرافراد باید کسانی را برگزینند که بیشترین مشابهت‌ها را با وی داشته باشند.

قطعا اینگونه باورهایی به شخص اذن نمی‌دهد که با شکیبایی و تحمل به احساسات و ذهن ها دیگران توجه نماید و دیگر افراد را همان طور که می‌باشند ببیند و بپذیرد و دوست بدارد. شاید بتوان بیان کرد اکثری از رفتارهای نامناسبی که ما در دولت ها گوناگون مشاهده خواهیم کرد، یعنی رفتارهایی همانند بی عدالتی‌ها، تبعیض‌ها، تحقیرها و تهدید‌ها و … ناشی از همین اعتقادوباور نادرست می باشد. از سوی دیگر بعضی از انسان ها ها بر این باورند که تفاوت‌ها زمان‌هایی مغتنم در معاش هر شخص می‌باشند. تفاوت‌ها مجال‌های بحران برانگیزی میباشند که به ما اذن می دهند مجدد خویش و نقاط ضعف و قوت خویش را ببینیم.

تفاوت‌ها میدان عمل مهارت‌های آموخته گردیده ماست. جایی که میتوانیم در آن توانمندی هایی را که استخراج کرده‌ایم به صورت عملی تجربه کنیم و ببینیم چقدر در فعالیت خواهیم توانست آموخته‌های خویش را پیاده کنیم و درین میدان مجدد ضعف‌ها و توانمندی‌های خویش رامورد مشاهده در اختیار بگذاریم. «تفاوت‌ها به ما زمان می‌دهند که بفهمیم با چه مهارت‌هایی آشنا نیستیم و می بایست به دنبال استحصال آن ها باشیم.»

از نگرش متخصصان ، دقت به تفاوت‌های شخصی، تایید آنان و احترام به این تفاوت‌ها یک کدام از اصول محور‌ای و اصلی در برقراری رابطه ها همدلانه با بقیه افراد میباشد.

در پایان بیان این نکته ضروری میباشد که هدف از توجه به تفاوت‌های فی مابین شخصی، نادیده گرفتن و نادر عنایت تلقی کردن نقش مشابهت‌ها در برقراری رابطه ها همدلانه وجود ندارد و مسلما هرچه قدر همانندی‌های در میان شخصی بیشتر باشد قدرت برقراری روابط همدلانه بیشتر خواهد بود.

منش های وصال به همدلی
فهم چارچوب فرضی سایرافراد: هرگاه بتوانیم چارچوب ذهنی دیگرافراد را بشناسیم و بدانیم چه چیزی برایشان مداقه دارد، با برآوردن انتظارات شان به سهولت می توانیم با آن‌ها ارتباط‌ای گرم و صمیمی تشکیل داد کرده، در آنان نفوذ کنیم.

برای آشنایی چارچوب‌های فرضی اشخاص متفاوت، باید از سابقه معاش و تجارب پیشین آن‌ها اطلاعاتی به دست آورد؛ از نقاط ضعف، آلرژی‌ها و رغبت‌های آن ها با خبر شد و سپس مسایل را از روزنه ی دیده آن‌ها دید.

در واقع می بایست حتی الامکان چارچوب فرضی خویش را به چارچوب خیالی شخص دیگری مجاورت‌خیس کرد تا قضیه حرف گفتن مهیا آید و رابطه برقرار گردد. به بیانی دیگر، برای ایجاد کرد ارتباطی برنده با یکدیگر، بایستی چارچوب‌های خیالی متقارن و همساز باشند.

خواه چارچوب‌های فرضی ما طبیعتا به هم مجاورت باشند و خواه به سپردن آن‌ها‌را به هم مجاورت کنیم، هر چه این تقارن بیشتر باشد، رابطه ما با یکدیگر غالب‌خیس و توان همدلی کردن ما با دیگر افراد بیشتر میباشد. همرنگی و تطابق چارچوب‌های فرضی دو نفر، نقطه قدرت یک ارتباط موثر و موثر فی مابین آنها بوده و مصداق حقیقی تفاهم و توافق و همدلی است.

در دست گرفتن احساسات و هیجان
دو نفر را فکر کنید که بر سر مسیله‌ای بسیار عصبانی میباشند. این دو نفر یک حس واحد دارا هستند البته حس خویش را به صورت‌های مختلفی بروز میدهند. اولین تخت‌گاز برخورد نماد داده، فحاشی می‌نماید، و دیگری احساسات خویش را در دست گرفتن نموده، از واکنش آنی دوری و پیش از بروز هر عکس العملی می‌پندارد؛ سهم خویش را می‌بیند و بعد متناسب با شرایط برخورد نماد می دهد. ترازو مهارت اشخاص در ذکر احساسات، خصوصیت اجتماعی مهمی میباشد که به برقراری رابطه هر چه عالی با بقیه افراد امداد می‌نماید. مهارت ذکر حس به صورت اینجانب اسب یکی از اجزاء سازنده «هوش هیجانی» میباشد.

«هوش هیجانی» دسته‌ای از توانمندی‌هاست که طی آن شخص قادر است علت خویش را نگهداری نموده، در مقابل ناملایمات پایداری نماید و تکانش های خویش را در دست گرفتن نماید و متناسب با وضعیت جواب مطلوب را بدهد. واقعیت این میباشد که یکی عوامل اصلی زیربنایی در حصول به همدلی، تسلط بر هیجانات و احساسات میباشد.

برای برقراری ارتباط ها همدلانه باید احساسات خویش را شناخته، در دست گرفتن تکانش های خویش را در مشت گرفته و اذن ندهیم پریشانی خیال، درنگ مارا خدشه دار نماید.

جابجایی احساسات منفی به سایرافراد و عدم در اختیار گرفتن هیجان ها نیز از مهم ترین دست اندرکاران تخریب ارتباط ها همدلانه است. شواهد بخش اعظمی اثبات می‌نماید عده ای که دارنده مهارت‌های هیجانی می باشند و به سطحی از خویشتن داری دست یافته‌اند، احساسات دیگران را خوب می شناسند؛ این احساسات را عالی ادراک می‌نمایند و عکس العمل موثری با آن دارا هستند.

گوش دادن
یکی‌از‌از دیگر از ابزارهای مهم وصال به همدلی، گوش دادن و شنیدن سخن‌های طرف مقابل میباشد. برای حصول داده ها بهتر و سودمند فقط شنیدن سخنان دیگران کفاف نمیدهد. آن چه محسوب می‌شود چگونگی گوش دادن است. برخورد‌های شما به هنگام گوش کردن، سوالاتی که مطرح می کنید و حالات و حرکات شما، تمامی در ظریف شنیدن مفید هستند.

ما مدام در جلسات به مراجعان یادآور می‌شویم برای آن که بتوانیم با سایرافراد همدلی کنیم، می بایست حقیقتا گوش کنیم. گوش کردن نصفه دیگر حرف کردن وجود ندارد؛ بلکه به غیر از گوش کردن، از قلب و چشمان خویش نیز مدد میگیریم. استماع واقعی نیازمند آن میباشد که به صورت موقت احساسات فردی، انتظارات و پیش داوری‌ها را از دخالت درحد شنوایی خویش دور نگه دارید و به تمامی چیز از روزنه دیده گوینده بنگرید. گوش کردن حقیقی و واقعی فعالیت دشواری می‌باشد و انرژی متعددی می‌طلبد. از سوی دیگر اعتنا به‌این نکته ضروری میباشد که گوش کردن با شنیدن فرق داراست. گوش دادن عملی ارادی میباشد که به حوصله و توجه نیاز دارد. ظریف شنیدن دلیل مهمی در فهم و شعور دیگرافراد میباشد و در عین در حال حاضر مانع ها و سدهای ارتباطی را از در میان می برد. برای تشکیل داد و حفظ روابط خوب و مناسب و پرهیز از اختلاف نظرها، کشمکش‌ها و سوء تفاهم‌ها، می بایست فن ظریف شنیدن را آموخت و به کار بست. اگر از عده ای که در حوالی شغل با سایرافراد خوب رابطه برقرار می‌نمایند رمز توفیق شان را پرسش فرمایید، نود درصد از جواب‌ها حکایت از آن دارد که‌این اشخاص با تمرکز و وقار به سخنان همیاران و اطرافیان خویش گوش می دهند. ظریف شنیدن، یک مهارت اکتسابی و نیازمند همت فراوان می باشد، ولی در قبال، داده ها بیشتر، تفاهم متقابل و نتیجه ها ارزنده‌ای را در ادامه دارد. گوش دادن ظریف، جریان ذکر کرد و شنود یک طرفه را به کوششی دو جانبه یا این که گروهی تبدیل می‌نماید.

در شرایطی که میخواهید رابطه موثری با اعضای خانواده خویش یا این که به صورت کلی مخاطبان خویش برقرار نمائید، کارایی کنید تا در وضعیت‌های ارتباطی موارد ذیل را رعایت فرمائید:

درخصوص ها خویش با دیگران آن چه را که میبینید و می‌شنوید، در ذهن خویش خلاصه فرمایید وبا زبانی بی آلایش استنباط خویش را از نظریات اصلی و احساسات گوینده با لحنی صمیمانه بیان نمایید.

زمانی گوینده به یک‌سری نکته اشاره می‌نماید، در ذهن خویش به مطالبی که کانون دقت شماست بپردازید و آن را به او جابجایی دهید. در سود وی حس می‌نماید که به چه مطالبی توجه بیشتری دارید و جهت سخنانش را به آن سمت سوق میدهد. هنگامی هیجانات و احساسات متعددی از سوی گوینده مشاهده کردید، به واپسین مورد آن برخورد نشانه دهید.

برای این که تمرکز اذهان خویش را حول سخنان گوینده حفظ نمائید، استنباط خویش را به طور کوتاه و خلاصه بیان نمائید. هنگامی استنباط خویش را به مخاطب ابراز می‌کنید، صرفا برداشت خویش را به طرف منتقل نمایید؛ خیر سخنان فرد را پذیرش و خیر آن را مردود شمارید.

چهار رشته برای ظریف شنیدن:

۱ -تعبیروتفسیر کردن: با به کارگیری از گنجینه عبارات فردی خویش، مطالبی را که شنیده اید برای گوینده تعبیر فرمائید، تا مطمین گردید که سخنانش را صحیح فهمیده‌اید.
۲ -منعکس شدن حس: وقتی کسی اندوهگین، عصبانی و آشفته اکنون به لحاظ می رسد، با ظریف شنیدن، همدلی خویش را به وی منعکس فرمایید.
۳ -منعکس شدن مفاهیم: به صورت خلاصه حقایق و محتوای حرف گوینده را منعکس نمائید.
۴ -مخلوط کردن و خلاصه نمودن: نکات گوناگون صحبت گوینده را با هم ادغام کرده و در یک پاراگراف به وی بگویید.
۵ -هماهنگی: هماهنگی یکی‌از کارداران اصلی در استخراج به همدلی میباشد.
هماهنگی در مفهوم حقیقی وواقعی کلمه، آینه داری رفتارهای طرف مقابل است به طوری که او بتواند در جاری ساختن و گفته‌های شما اجرا و گفته‌های خویش را بیابد و به این ترتیب به دیده خویش ببیند که آن چه داده ها و تجربیات‌اش به آنان حکم نموده است، صحیح، حقیقی و واقعی و دارای اعتبار بوده هست.

به این ترتیب، هماهنگی یعنی ارتباط با دیگران از روش منعکس شدن زبان، اندام، صدا، واژگان و خلقیات آن‌ها، به ترتیبی که آن ها با شما خیلی ریلکس شم یگانگی نمایند.

قطعا هماهنگی به معنای آن میباشد که جنبه‌هایی از خویش را که مشابه سایر افراد میباشد به آنها آرم دهیم.

تمامی ما میل داریم که اشخاص شبیه خویش را دوست بداریم و با آن ها هم رای شویم. ما با افرادی که احساساتی مثل ما دارند، فقیه را مثل ما میبینند و دارنده به عبارتی پسندها و نا پسندها و باورهای ما هستند، عالی از تمامی رابطه برقرار می‌کنیم و دوستان خویش را از در میان اشخاصی بر می‌گزینیم که در ما شم تصدی خاطر تشکیل داد می‌نمایند. متخصصان معتقدند که در حالتی که شخص خواستار برقراری رابطه ها همدلانه باشد، ضمن ادراک ساختار فرضی سایرافراد و به عمل بردن فوت و فن درست گوش دادن، قادر است با هماهنگ نمودن خویش با دیگرافراد بر عمق و شدت رابطه ها همدلانه خویش بیافزاید.

درین مقاله با دقت به توصیه‌ های متخصصان، به استیناف تعریف‌و‌تمجید همدلی، گونه های روابط همدلانه، راههای وصال به همدلی و کسب به هماهنگ شدن با بقیه افراد می‌پردازیم.

صاحب و مالک نظران معتقدند، همدلی توانمندی است که وجود آن را از اولیه مشاوره خانواده در مشهد سال‌های معاش در طفل می‌قدرت روءیت کرد. از اول سال‌های معاش، اکثری از رفتارهای بچه حاکی از این حقیقت است که وی توانا به درک بقیه افراد است و میتواند با آن‌ها همدلی نماید. با وجود این اشخاص متفاوت از نگاه قدرت و تصمیم به همدلی کردن با دیگر افراد متعدد‌اند. تفاوت موجود در تمایل به همدلی در اشخاص متفاوت به نحوه تربیت خردسالان از جانب پدر و مادر در خانواده بستگی دارد. درصد قابل توجهی از رفتارهای همدلانه کودکان از روش تماشای نحوه عکس العمل نشانه دادن دور و بری ها در مقابل درماندگی سایر افراد صورت می گیرد. خردسالان با تقلید از آن چه که میبینند مجموعه رفتارهایی از برخورد‌های حاکی از همدلی را در خویش به وجود می آورند. از جهت دیگر ما شاهد این حقیقت هستیم که با بزرگتر شدن خردسالان و ورود آن ها به جامعه، قدرت همدلی در اشخاص کاهش می یابد و این یکی‌از بلندمرتبه ترین اشتباهات جامعه صنعتی هست. در جامعه ها مدرن به جهت ماشینی شدن معاش و کمتر قیمت دادن به پیوندها بین شخصی، دامنه پیوندها بین شخصی محدودتر گردیده و درین محدوده نیز هریک از ما آن قدر سرگرم مسایل فردی خود هستیم که فرصتی برای با هم بودن پیدا نمی‌کنیم. یا این که آن قدر پیوندها مرزبندی شده است که در هنگام وقوع ایرادات خواه به جهت احترام گذاردن به وقت بقیه افراد و خواه به جهت عدم اتکا حاصل از این فرهنگ وتمدن به خویش اذن نمی‌دهیم مسایل خویش را با دیگر افراد دربین بگذاریم. به این ترتیب روز آپدیت از معیار اقتدار همدلی ما با سایر افراد کمتر می گردد. اکنون که به نقش مالامال مداقه همدلی پی برده‌ایم ممکن است این پرسش در ذهنیت شما صورت بگیرد که همدلی چیست؟ و چه‌طور می‌توان این قدرت را در خویش رویش بخشید؟

تعریف و تمجید همدلی
همدلی نوع خاصی از دقت داشتن به بینش دیگری میباشد؛ به‌این مفهوم که «شخص از روش ادراک عکس العمل‌های عاطفی دیگرافراد، عکس العمل‌های عاطفی از خویش نشانه میدهد که به آن همدلی میگویند.» پژوهشگران معتقدند، همدلی دو جزء شناختی و یک جزء عاطفی داراست. اجزای شناختی همدلی عبارتند از توانگری در شناسایی و اسم گذاری حالات دیگران و توانگری در حدس زدن بینش فرد دیگر. جزء عاطفی آن عبارت هست از قدرت در نشانه دادن جواب عاطفی مطلوب به مراد برقراری روابط همدلانه.

شخص بایستی بتواند خویش را به مکان دیگر افراد بگذارد، کارها را از طریقه آن ها ببیند و از خویش بپرسد که در حالتی که اینجانب به مکان وی و در موقعیت وی بودم چه احساساتی داشتم؟ شرط موردنیاز برای اجرا اینگونه کاری خودآگاهی است. هنگامی شما خصوصیت‌ها، توفیق‌ها و ناکامی‌های خویش را شناختید آن‌ها‌را پذیرفتید و به خویش تحت عنوان یک «بشر ها پر ارزش» احترام گذاشتید، بعد می‌توانید بقیه افراد را با به عبارتی وضعیتی که می باشند با آحاد نقاط ضعف و قوت شان بپذیرید و به آنها احترام بگذارید.

از سایر موقعیت مایحتاج برای ساخت و ساز همدلی در بین اشخاص، اتکا متقابل می‌باشد، به عبارت دیگراعتماد متقابل زمانی به وجود می‌آید که طرفین مشغول در خصوص، نسبت به همدیگر یک دلی، آسایش و امنیت خیال و خاطر داشته باشند و این پشت گرمی نتیجه ها نمیشود مگر با آشنایی تفاوت‌های شخصی و احترام گذاردن به آن تفاوت‌های دربین شخصی و تأثیر آن در برقراری ارتباط ها همدلانه .

رابطه ها همدلانه
دانشمندان بر این باورند که دو برهان اساسی تفاوت‌های دربین شخصی، در بالا تفاوت در ساختار ژنتیکی اشخاص و آن‌گاه تفاوت در نزدیکی معاش آنها است.

هر شخص ساختار ژنتیکی خاص خویش را داراست و هر خانواده‌ای مدل، روش معاش، شیوه تربیتی اختصاصی به خویش را دارد. خانواده‌ها مبتنی بر طرز تربیتی متنوع، خردسالان متفاوتی تربیت می نمایند. گوشه و کنار مکتب، دوستان، همسالان هر کدام به سیرتکامل‌ای خاص در کیفیت پرورش شخصیت ما اثر می گذارند و تمدن حکم دهنده بر جامعه و طبقه اجتماعی خاصی که هر کدام از ما در آن قرار گرفته‌ایم خویش بر چه طور بودن و خصوصیت‌های روانی – اجتماعی ما اثر میگذارند.

گروه دست اندرکاران فوق از ما، شخصی منحصر به فرد می‌سازد که در بعضی مسئله‌ها و یا این که بعضا خصوصیت‌ها با دیگر افراد متفاوت باشیم و یا این که فی مابین ما مشابهت وجود داشته باشد. و در تعاملات شخصی خویش به نیکی به تفاوت‌های عمیق شخصی خویش با بشر ها یا این که اختلافات با گروهی دیگر پی میبریم.

نحوه نگرشی که ما نسبت به تفاوت‌های میان شخصی داریم، بر کیفیت واکنش ما با سایرافراد تاثیر می گذارد. بعضی اشخاص معتقدند که تفاوت‌ها مانعی بلندمرتبه بر راز شیوه ارتباط ها دوستانه میباشد و فکر‌میکنند در برقراری رابطه ها مجاورت با دیگرافراد باید کسانی را برگزینند که بیشترین مشابهت‌ها را با وی داشته باشند.

قطعا اینگونه باورهایی به شخص اذن نمی‌دهد که با شکیبایی و تحمل به احساسات و ذهن ها دیگران توجه نماید و دیگر افراد را همان طور که می‌باشند ببیند و بپذیرد و دوست بدارد. شاید بتوان بیان کرد اکثری از رفتارهای نامناسبی که ما در دولت ها گوناگون مشاهده خواهیم کرد، یعنی رفتارهایی همانند بی عدالتی‌ها، تبعیض‌ها، تحقیرها و تهدید‌ها و … ناشی از همین اعتقادوباور نادرست می باشد. از سوی دیگر بعضی از انسان ها ها بر این باورند که تفاوت‌ها زمان‌هایی مغتنم در معاش هر شخص می‌باشند. تفاوت‌ها مجال‌های بحران برانگیزی میباشند که به ما اذن می دهند مجدد خویش و نقاط ضعف و قوت خویش را ببینیم.

تفاوت‌ها میدان عمل مهارت‌های آموخته گردیده ماست. جایی که میتوانیم در آن توانمندی هایی را که استخراج کرده‌ایم به صورت عملی تجربه کنیم و ببینیم چقدر در فعالیت خواهیم توانست آموخته‌های خویش را پیاده کنیم و درین میدان مجدد ضعف‌ها و توانمندی‌های خویش رامورد مشاهده در اختیار بگذاریم. «تفاوت‌ها به ما زمان می‌دهند که بفهمیم با چه مهارت‌هایی آشنا نیستیم و می بایست به دنبال استحصال آن ها باشیم.»

از نگرش متخصصان ، دقت به تفاوت‌های شخصی، تایید آنان و احترام به این تفاوت‌ها یک کدام از اصول محور‌ای و اصلی در برقراری رابطه ها همدلانه با بقیه افراد میباشد.

در پایان بیان این نکته ضروری میباشد که هدف از توجه به تفاوت‌های فی مابین شخصی، نادیده گرفتن و نادر عنایت تلقی کردن نقش مشابهت‌ها در برقراری رابطه ها همدلانه وجود ندارد و مسلما هرچه قدر همانندی‌های در میان شخصی بیشتر باشد قدرت برقراری روابط همدلانه بیشتر خواهد بود.

منش های وصال به همدلی
فهم چارچوب فرضی سایرافراد: هرگاه بتوانیم چارچوب ذهنی دیگرافراد را بشناسیم و بدانیم چه چیزی برایشان مداقه دارد، با برآوردن انتظارات شان به سهولت می توانیم با آن‌ها ارتباط‌ای گرم و صمیمی تشکیل داد کرده، در آنان نفوذ کنیم.

برای آشنایی چارچوب‌های فرضی اشخاص متفاوت، باید از سابقه معاش و تجارب پیشین آن‌ها اطلاعاتی به دست آورد؛ از نقاط ضعف، آلرژی‌ها و رغبت‌های آن ها با خبر شد و سپس مسایل را از روزنه ی دیده آن‌ها دید.

در واقع می بایست حتی الامکان چارچوب فرضی خویش را به چارچوب خیالی شخص دیگری مجاورت‌خیس کرد تا قضیه حرف گفتن مهیا آید و رابطه برقرار گردد. به بیانی دیگر، برای ایجاد کرد ارتباطی برنده با یکدیگر، بایستی چارچوب‌های خیالی متقارن و همساز باشند.

خواه چارچوب‌های فرضی ما طبیعتا به هم مجاورت باشند و خواه به سپردن آن‌ها‌را به هم مجاورت کنیم، هر چه این تقارن بیشتر باشد، رابطه ما با یکدیگر غالب‌خیس و توان همدلی کردن ما با دیگر افراد بیشتر میباشد. همرنگی و تطابق چارچوب‌های فرضی دو نفر، نقطه قدرت یک ارتباط موثر و موثر فی مابین آنها بوده و مصداق حقیقی تفاهم و توافق و همدلی است.

در دست گرفتن احساسات و هیجان
دو نفر را فکر کنید که بر سر مسیله‌ای بسیار عصبانی میباشند. این دو نفر یک حس واحد دارا هستند البته حس خویش را به صورت‌های مختلفی بروز میدهند. اولین تخت‌گاز برخورد نماد داده، فحاشی می‌نماید، و دیگری احساسات خویش را در دست گرفتن نموده، از واکنش آنی دوری و پیش از بروز هر عکس العملی می‌پندارد؛ سهم خویش را می‌بیند و بعد متناسب با شرایط برخورد نماد می دهد. ترازو مهارت اشخاص در ذکر احساسات، خصوصیت اجتماعی مهمی میباشد که به برقراری رابطه هر چه عالی با بقیه افراد امداد می‌نماید. مهارت ذکر حس به صورت اینجانب اسب یکی از اجزاء سازنده «هوش هیجانی» میباشد.

«هوش هیجانی» دسته‌ای از توانمندی‌هاست که طی آن شخص قادر است علت خویش را نگهداری نموده، در مقابل ناملایمات پایداری نماید و تکانش های خویش را در دست گرفتن نماید و متناسب با وضعیت جواب مطلوب را بدهد. واقعیت این میباشد که یکی عوامل اصلی زیربنایی در حصول به همدلی، تسلط بر هیجانات و احساسات میباشد.

برای برقراری ارتباط ها همدلانه باید احساسات خویش را شناخته، در دست گرفتن تکانش های خویش را در مشت گرفته و اذن ندهیم پریشانی خیال، درنگ مارا خدشه دار نماید.

جابجایی احساسات منفی به سایرافراد و عدم در اختیار گرفتن هیجان ها نیز از مهم ترین دست اندرکاران تخریب ارتباط ها همدلانه است. شواهد بخش اعظمی اثبات می‌نماید عده ای که دارنده مهارت‌های هیجانی می باشند و به سطحی از خویشتن داری دست یافته‌اند، احساسات دیگران را خوب می شناسند؛ این احساسات را عالی ادراک می‌نمایند و عکس العمل موثری با آن دارا هستند.

گوش دادن
یکی‌از‌از دیگر از ابزارهای مهم وصال به همدلی، گوش دادن و شنیدن سخن‌های طرف مقابل میباشد. برای حصول داده ها بهتر و سودمند فقط شنیدن سخنان دیگران کفاف نمیدهد. آن چه محسوب می‌شود چگونگی گوش دادن است. برخورد‌های شما به هنگام گوش کردن، سوالاتی که مطرح می کنید و حالات و حرکات شما، تمامی در ظریف شنیدن مفید هستند.

ما مدام در جلسات به مراجعان یادآور می‌شویم برای آن که بتوانیم با سایرافراد همدلی کنیم، می بایست حقیقتا گوش کنیم. گوش کردن نصفه دیگر حرف کردن وجود ندارد؛ بلکه به غیر از گوش کردن، از قلب و چشمان خویش نیز مدد میگیریم. استماع واقعی نیازمند آن میباشد که به صورت موقت احساسات فردی، انتظارات و پیش داوری‌ها را از دخالت درحد شنوایی خویش دور نگه دارید و به تمامی چیز از روزنه دیده گوینده بنگرید. گوش کردن حقیقی و واقعی فعالیت دشواری می‌باشد و انرژی متعددی می‌طلبد. از سوی دیگر اعتنا به‌این نکته ضروری میباشد که گوش کردن با شنیدن فرق داراست. گوش دادن عملی ارادی میباشد که به حوصله و توجه نیاز دارد. ظریف شنیدن دلیل مهمی در فهم و شعور دیگرافراد میباشد و در عین در حال حاضر مانع ها و سدهای ارتباطی را از در میان می برد. برای تشکیل داد و حفظ روابط خوب و مناسب و پرهیز از اختلاف نظرها، کشمکش‌ها و سوء تفاهم‌ها، می بایست فن ظریف شنیدن را آموخت و به کار بست. اگر از عده ای که در حوالی شغل با سایرافراد خوب رابطه برقرار می‌نمایند رمز توفیق شان را پرسش فرمایید، نود درصد از جواب‌ها حکایت از آن دارد که‌این اشخاص با تمرکز و وقار به سخنان همیاران و اطرافیان خویش گوش می دهند. ظریف شنیدن، یک مهارت اکتسابی و نیازمند همت فراوان می باشد، ولی در قبال، داده ها بیشتر، تفاهم متقابل و نتیجه ها ارزنده‌ای را در ادامه دارد. گوش دادن ظریف، جریان ذکر کرد و شنود یک طرفه را به کوششی دو جانبه یا این که گروهی تبدیل می‌نماید.

در شرایطی که میخواهید رابطه موثری با اعضای خانواده خویش یا این که به صورت کلی مخاطبان خویش برقرار نمائید، کارایی کنید تا در وضعیت‌های ارتباطی موارد ذیل را رعایت فرمائید:

درخصوص ها خویش با دیگران آن چه را که میبینید و می‌شنوید، در ذهن خویش خلاصه فرمایید وبا زبانی بی آلایش استنباط خویش را از نظریات اصلی و احساسات گوینده با لحنی صمیمانه بیان نمایید.

زمانی گوینده به یک‌سری نکته اشاره می‌نماید، در ذهن خویش به مطالبی که کانون دقت شماست بپردازید و آن را به او جابجایی دهید. در سود وی حس می‌نماید که به چه مطالبی توجه بیشتری دارید و جهت سخنانش را به آن سمت سوق میدهد. هنگامی هیجانات و احساسات متعددی از سوی گوینده مشاهده کردید، به واپسین مورد آن برخورد نشانه دهید.

برای این که تمرکز اذهان خویش را حول سخنان گوینده حفظ نمائید، استنباط خویش را به طور کوتاه و خلاصه بیان نمائید. هنگامی استنباط خویش را به مخاطب ابراز می‌کنید، صرفا برداشت خویش را به طرف منتقل نمایید؛ خیر سخنان فرد را پذیرش و خیر آن را مردود شمارید.

چهار رشته برای ظریف شنیدن:

۱ -تعبیروتفسیر کردن: با به کارگیری از گنجینه عبارات فردی خویش، مطالبی را که شنیده اید برای گوینده تعبیر فرمائید، تا مطمین گردید که سخنانش را صحیح فهمیده‌اید.
۲ -منعکس شدن حس: وقتی کسی اندوهگین، عصبانی و آشفته اکنون به لحاظ می رسد، با ظریف شنیدن، همدلی خویش را به وی منعکس فرمایید.
۳ -منعکس شدن مفاهیم: به صورت خلاصه حقایق و محتوای حرف گوینده را منعکس نمائید.
۴ -مخلوط کردن و خلاصه نمودن: نکات گوناگون صحبت گوینده را با هم ادغام کرده و در یک پاراگراف به وی بگویید.
۵ -هماهنگی: هماهنگی یکی‌از کارداران اصلی در استخراج به همدلی میباشد.
هماهنگی در مفهوم حقیقی وواقعی کلمه، آینه داری رفتارهای طرف مقابل است به طوری که او بتواند در جاری ساختن و گفته‌های شما اجرا و گفته‌های خویش را بیابد و به این ترتیب به دیده خویش ببیند که آن چه داده ها و تجربیات‌اش به آنان حکم نموده است، صحیح، حقیقی و واقعی و دارای اعتبار بوده هست.

به این ترتیب، هماهنگی یعنی ارتباط با دیگران از روش منعکس شدن زبان، اندام، صدا، واژگان و خلقیات آن‌ها، به ترتیبی که آن ها با شما خیلی ریلکس شم یگانگی نمایند.

قطعا هماهنگی به معنای آن میباشد که جنبه‌هایی از خویش را که مشابه سایر افراد میباشد به آنها آرم دهیم.

تمامی ما میل داریم که اشخاص شبیه خویش را دوست بداریم و با آن ها هم رای شویم. ما با افرادی که احساساتی مثل ما دارند، فقیه را مثل ما میبینند و دارنده به عبارتی پسندها و نا پسندها و باورهای ما هستند، عالی از تمامی رابطه برقرار می‌کنیم و دوستان خویش را از در میان اشخاصی بر می‌گزینیم که در ما شم تصدی خاطر تشکیل داد می‌نمایند. متخصصان معتقدند که در حالتی که شخص خواستار برقراری رابطه ها همدلانه باشد، ضمن ادراک ساختار فرضی سایرافراد و به عمل بردن فوت و فن درست گوش دادن، قادر است با هماهنگ نمودن خویش با دیگرافراد بر عمق و شدت رابطه ها همدلانه خویش بیافزاید.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 116
  • بازدید کلی : 116
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی